معنی اشاره قلبی
لغت نامه دهخدا
اشاره ٔ قلبی. [اِ رَ / رِ ی ِ ق َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کنایه از الهام است. || کنایه از اشاره ٔ غیبی. (انجمن آرای ناصری).
قلبی
قلبی. [ق ُل ْ ل َ بی ی] (ع ص) حیله ساز ماهر در تقلب. (منتهی الارب). حیله گر که در زیرورو کردن امور بصیرت دارد. (اقرب الموارد). رجوع به قُلَّب شود.
خوش قلبی
خوش قلبی. [خوَش ْ / خُش ْ ق َ] (حامص مرکب) خوش طینتی. خوش جنسی. مقابل بدقلبی.
زاجر قلبی
زاجر قلبی. [ج ِرِ ق َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) رجوع به زاجر شود.
حل جدول
فارسی به عربی
عربی به فارسی
وابسته بدل , قلبی , فم المعدی , صمیمانه , دلچسب , مقوی
فرهنگ واژههای فارسی سره
نمارش، نمار
فرهنگ عمید
نشان دادن چیزی یا کسی با حرکت چشم یا انگشت،
با تکان دادن چشم و ابرو یا دست مطلبی را به کسی فهماندن یا به کاری فرمان دادن،
(اسم) سخن مختصر و با ایجاز،
فرهنگ فارسی هوشیار
نشان دادن چیزی را
معادل ابجد
649